... برای ظهورش چقدر منتظری!؟

طی این مرحله بی همرهی خضر نکن

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

نامه ای به رئیس جمهور

این متن نگارشی از قسمت پایانی فیلم " تنهای تنهای تنها " است. این فیلم را شاید خیلی ها ندیده باشید، لذا تیتراژ پایانی آن که انشای عبدالکریم است  را برایتان می نویسم

می خواهید در آینده چه کاره بشویید؟

توی خواب همش برای "هلیله" (روستای عبدالکریم)که یک گوشه ایی آرام و دنج بود،با صدای بلند گریه می کنم.دلم برای حرف زدن با غلام که به خاطر هلیله همش تو آماده باش بود تنگ شده،

آقای نجف پور عزیز(معلم انشای عبدالکریم ) توی دنیا چه شغلی هست که خواب های خراب انسا را خوب کند؟

برادرم می گوید : داداشی توی دنیا "آرمیچر"بزرگی است که کره ی زمین را می چرخاند

برادرم آدم خنگی هست؛ اما عقلش در مورد آرمیچر خوب کار می کند یک روز شربت سینه دردش را ریخت روی کره ی جغرافیا، با کره رفت سر شیر آب و با یک توپ سفید برگشت، گفت: داداشی اگر آرمیچر زمین تند بچرخد قیافه اش می شود مثل این.     کره را با اسکاج شسته بود.

توی چشمام سیل (نگاه)کرد و گفت: داداشی بیا بریم تو کار آرمیچرش

همان روز روپوش دکتری، کیف مهندسی و لباس خلبانی را از خیالاتم پاک کردم. از بین همه ی شغل های دنیا، تو فکر یک دکه ی کوچک، سر نبش پیاده روی جبوی سازمان ملل هستم  اسم هم برایش انتخاب کردم "دکه ی پرزیدنت"

اسم خوراکی ها و قیمت ارزانشان را می چسبانم زیر برف پاک کن ماشین رئیس جمهور ها ی از ارزانی بدش می آید؟

رئیس جمهورها که مشتری ام شدند، شغل آینده ام شروع می شود. من فکر می کنم رئیس جمهور یکی را می خواهد که اسم رفیقهای کلاس چهارمش را یادش بیاورد، رئیس جمهورااگر وقتی رنگینکش را کله کله می خورد به حرفهای من گوش کند، رئیس جمهور اگر مثل ما ظهر داغ تابستان پاهایش را لخت کند برود از کارخانه ی وزیری یخ بیاورد،رئیس جمهور اگر وقتی شاهین از بالا سقوط می کند کنار ما بنشیند و سه روز و سه شب خوراکش بشود اشک، رئیس جمهور اگر با ما زیر تابوت شهیدهایی که هنوز از جنگ مال سی سال پیش، جسدشان را پیدا می کنند و  می اورند بیاید،‌ شبانه باک بنزین همه ی هواپیماهای جنگی را سوراخ می کند، رئیس جمهور اگر هفت روز و شب کمک ما کاه گل بکشد بالا که زمستونی سقف چکه نکند روی خونه زندگیمون،دیگر نمی آید سقف خانه های ما را سوراخ های درشت درشت بکند

رئیس جمهور اگر تا ته حرف های مرا گوش کند، رنگینکش که تمام شد دیگر برنمی گردد به سازمان ملل. محال ممکن است. می گوید: رنجروو (اسم مستعار عبدالکریم) فندک داری؟بعد سیگاری روشن می کند و پشت به همه چیز آرام آرام قدم می زندو دور می شود و من روی پیاده روی جلوی سازمان ملل به خواب آرامی فرو می روم که هیچ وقت  نرفته ام


ادامه مطلب...
۱۹ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۵۹ ۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سادات رضوی

ناآگاهی

چندی بود که دلبستگی عجیبی به زیورآلات پیدا کرده بودم

شاید به خاطر این بود که جدیدا افراد زیادی از این قبیل بدلیجات استفاده می کردند 

آره تقریبا. تو جشنهای دخترونه این جور چیزها رایجه


رفته بودم بازار. یهو تصمیم گرفتم یه نگاهی هم به زیورآلات مغازها(بدل فروشی ها ) بزنم.

قشنگ بود و متنوع. یه سری هاشون رو هم حراج کرده بودند. مغازهدار با جملات جذاب  و قابل توجه مشتری جذب می کرد. قیمت مناسبی داشتند و زیبا و...

دوستم بهم گفت: خب چرا نمی خری؟

گفتم دلم میخواد یکی بخرم اما خیلی عجیبه که روی همشون به نحو متنوع و مشکوکی شکل "سر خرگوش " رو زدن.عجیب نیست؟!

ـ کمی دقت کرد و گفت" آره درست می گی، عجیبه!

گفتم احساس می کنم علامت یا نماد یه چیز خاص باشه (با توجه به تجربه ایی که از "سر بز "تو ذهنم داشتم که نماد فراماسونریه)

جالب اینجا بود که سایر مغازه ها هم از همین نوع زیورآلات داشتند.

... و چنین شد که قید خرید زیورآلات بدل رو زدیم 






این قضیه رو که برای نخریدن بدلیجات برای بقیه تعریف کزدم، یه عده بهم خندیدند و حساسیت بیجایم را به تمسخر گرفتند،‌و عده ایی دیگر براشون عجیب بود 


تا اینکه یه روز یکی از دوستا به روز و اهل مطالعه، ضمن تحسین این هوشمندی  من بهم گفت که سر خرگوش "نماد فاحشگی" است 

 

ادامه مطلب...
۱۸ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۴۷ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سادات رضوی