ای کاش وزارت ارشاد از همان ابتدا "دفتر گزینش" دایر می کرد، و به سراغ کسانی که اهل نویسندگی، شعر، فیلم سازی، موسیقی حلال و دیگر رشته های هنری اند، می رفت  و یا حتی به سراغ کسانی  می رفت که مثلا صدای خوبی برای خوانندگی دارند،تا این افراد دارای استعدادهای هنری را جذب کند.

اگر چنین می شد، وزارت ا رشاد _که گاهی لانه ی مراکز فساد فرهنگ گذشته است_  به تدریج و به مرور تبدیل به مرکزی برای انقلاب و اسلام و خدا و حق و آزادی  می شد و مسلما پس از گذشت ده سال می توانست در همه ی رشته های هنری، شخصیت های عظیم و برجسته ایی پرورش دهد و معرفی کند.

 اما؛ ...

خلا این مرکز گزینش، موجب عدم جذب استعدادها است لذا استعدادهای سرگردان و غیرسرگردان دچار ضعف هایی خواهند شد و این ضعف ها به سایش و ریزش منتهی خواهد شد.(عوامل از خودبیگانگی جبهه ی خودی)

" بنده  گاهی اوقات که می بینم که نوجوانی را به تلویزیون می آورند که از صدای خوبی برخوردار است ، دلم می لرزد که آیا بناست این نوجوان، فردا، پسفردا، خواننده ی خوب جبهه ی مستضعفین وجبهه ی حق شود یا قرار است به خود یا والدینش پولی بدهند، بعد هم ببرندش یک استدیو مجانی پر زرق و برق در اختیارش بگذارند و یکی دیگر به خیل آدمهای ناباب اضافه کنند."

گزیده ایی از کتاب "دغدغه های فرهنگی" با اندکی تصرف