این متن نگارشی از قسمت پایانی فیلم " تنهای تنهای تنها " است. این فیلم را شاید خیلی ها ندیده باشید، لذا تیتراژ پایانی آن که انشای عبدالکریم است  را برایتان می نویسم

می خواهید در آینده چه کاره بشویید؟

توی خواب همش برای "هلیله" (روستای عبدالکریم)که یک گوشه ایی آرام و دنج بود،با صدای بلند گریه می کنم.دلم برای حرف زدن با غلام که به خاطر هلیله همش تو آماده باش بود تنگ شده،

آقای نجف پور عزیز(معلم انشای عبدالکریم ) توی دنیا چه شغلی هست که خواب های خراب انسا را خوب کند؟

برادرم می گوید : داداشی توی دنیا "آرمیچر"بزرگی است که کره ی زمین را می چرخاند

برادرم آدم خنگی هست؛ اما عقلش در مورد آرمیچر خوب کار می کند یک روز شربت سینه دردش را ریخت روی کره ی جغرافیا، با کره رفت سر شیر آب و با یک توپ سفید برگشت، گفت: داداشی اگر آرمیچر زمین تند بچرخد قیافه اش می شود مثل این.     کره را با اسکاج شسته بود.

توی چشمام سیل (نگاه)کرد و گفت: داداشی بیا بریم تو کار آرمیچرش

همان روز روپوش دکتری، کیف مهندسی و لباس خلبانی را از خیالاتم پاک کردم. از بین همه ی شغل های دنیا، تو فکر یک دکه ی کوچک، سر نبش پیاده روی جبوی سازمان ملل هستم  اسم هم برایش انتخاب کردم "دکه ی پرزیدنت"

اسم خوراکی ها و قیمت ارزانشان را می چسبانم زیر برف پاک کن ماشین رئیس جمهور ها ی از ارزانی بدش می آید؟

رئیس جمهورها که مشتری ام شدند، شغل آینده ام شروع می شود. من فکر می کنم رئیس جمهور یکی را می خواهد که اسم رفیقهای کلاس چهارمش را یادش بیاورد، رئیس جمهورااگر وقتی رنگینکش را کله کله می خورد به حرفهای من گوش کند، رئیس جمهور اگر مثل ما ظهر داغ تابستان پاهایش را لخت کند برود از کارخانه ی وزیری یخ بیاورد،رئیس جمهور اگر وقتی شاهین از بالا سقوط می کند کنار ما بنشیند و سه روز و سه شب خوراکش بشود اشک، رئیس جمهور اگر با ما زیر تابوت شهیدهایی که هنوز از جنگ مال سی سال پیش، جسدشان را پیدا می کنند و  می اورند بیاید،‌ شبانه باک بنزین همه ی هواپیماهای جنگی را سوراخ می کند، رئیس جمهور اگر هفت روز و شب کمک ما کاه گل بکشد بالا که زمستونی سقف چکه نکند روی خونه زندگیمون،دیگر نمی آید سقف خانه های ما را سوراخ های درشت درشت بکند

رئیس جمهور اگر تا ته حرف های مرا گوش کند، رنگینکش که تمام شد دیگر برنمی گردد به سازمان ملل. محال ممکن است. می گوید: رنجروو (اسم مستعار عبدالکریم) فندک داری؟بعد سیگاری روشن می کند و پشت به همه چیز آرام آرام قدم می زندو دور می شود و من روی پیاده روی جلوی سازمان ملل به خواب آرامی فرو می روم که هیچ وقت  نرفته ام